بیوگرافی افشین قطبی

بدون دیدگاه

بیوگرافی افشین قطبی

سید افشین قطبی فرزند سید محمد قطبی در نوزدهم بهمن 1342 (8 فوریه 1964)، در شیراز به دنیا آمد.

قطبی تا سال 1357 در ایران زندگی می کرد.او از سال 1360 تا سال 1370 در باشگاه های آلیتالیا٬ آتوباهن٬ ولی ایگلز و فلایرز آمریکا بازی کرده و بعد از آن تا سال 1376 در دانشگاه لس آنجلس بازیکن بوده و صاحب مدرک مربیگری حرفه ای a شده است. او از (ucla دانشگاه کالیفرنیا در لس آنجلس) درجه مهندسی برق گرفته است.

بازی مربیگری و مدرسه فوتبال …:

افشین قطبی وقتی بازی در تیم فوتبال ucla٬ دانشگاه لس آنجلس را در سن 18 سالگی (سال 1981) آغاز کرد، فوتبال در آمریکا هنوز موضوع مهمی نبود. او چهار سال در این تیم بازی کرد و همزمان با آن به آموزش مربیگری فوتبال پرداخت و از سال 1363 تا سال 1367 (1984 تا 1988)، سرمربی تیم فوتبال زنان دانشگاه ucla شد. او از سال 1367 همراه با گروهی دیگر در مدرسه تربیت فوتبالیست های نوجوان (agss) شروع به کار کرد. این مدرسه فوتبالیست های نوجوان را تربیت می کرد و از آنان بازیکنانی در سطح بین المللی می ساخت. جان اوبراین بازیکن تیم آ ژاکس و بسیاری دیگر از کسانی که این مدرسه را گذراندند، بعد ها در تیم های مهم فوتبال جهان به چهره های مهم فوتبال تبدیل شدند. افشین قطبی که 13 سال در این مدرسه به تربیت فوتبالیست می پرداخت٬ با “بورا میلوتینوویچ” مربی سرشناس یوگسلاو (صرب) آشنا شد. او از بورا که بعداً دوست مهم دوران زندگی اش شد٬ در این مدرسه برای تربیت بچه ها استفاده می کرد. آن ها هر سال فوتبالیست های جوان این مدرسه را برای بازی های دوستانه وآشنایی با فوتبال اروپا به کشور های مختلف اروپایی می آوردند. مدرسه agss در سال 2002 تعطیل شد. این مدرسه همچنین از مربیانی مانند پیم وربیک٬ گاس هیدینگ و استیو سمپسون استفاده می کرد.استیو سمپسون یکی از اولین مربیانی بود که از کامپیوتر و تکنولوژی جدید برای ارتقای آموزش و مدل سازی برای برنامه ریزی در مسابقات حرفه ای استفاده کرد. افشین قطبی بعدها در رهبری تیم ملی کره جنوبی از این تکنیک استفاده کرد.

یک ایرانی در رهبری تیم ملی آمریکا:

از سال 1997 افشین قطبی وارد کادر فنی مربیگری تیم ملی آمریکا شد. یک سال بعد٬ او جزو گروهی بود که علاوه بر عضویت در هیات فنی٬ گزینشگر ارشد بازیکنان تیم ملی آمریکا در جام جهانی 1998 بود. وقتی قرعه کشی مسابقات انجام شد و معلوم شد تیم ملی ایران و تیم ملی آمریکا در یک گروه قرار دارند٬ مربی ایرانی تیم ملی آمریکا دچار بحران شد. افشین قطبی می گوید:”من عاشق کشورم ایران و مردم آن هستم٬ اما در آن زمان در تیم ملی آمریکا مسئولیت مربیگری داشتم. وقتی متوجه شدم ایران و آمریکا در یک گروه هستند٬ دچار بحران احساسی شدیدی شدم. از یک طرف در قلبم احساس می کردم که ایرانی ام٬ از سوی دیگر باید تلاش می کردم وظیفه تخصصی ام را به عنوان یک مربی بر حس وطن پرستی که در من قوی است٬ ترجیح دهم. بورا میلوتینوویچ در این مورد به من کمک کرد. او بارها مربی تیم هایی بود که رودرروی تیم ملی کشور خودش قرار می گرفتند. من می دانستم که تیم ملی ایران چهره های بسیار مهمی دارد٬ علی دائی شگفت انگیز بود٬ کریم باقری در بازی های کوتاه و توپ های بلند مهارت بسیاری داشت٬ مهدوی کیا یکی از بهترین گوش های دنیا بود٬ و وسط کریم باقری و دائی٬ خداداد عزیزی بود که فنی٬ خلاق و غیر قابل پیش بینی بود. مهم تر از همه تیم ملی ایران بود که همه اعضایش در خدمت تیم بودند. ”

نمی دانستم گریه کنم یا هوورا بکشم؟!

افشین قطبی احساس خودش را دز زمان بازی ایران و آمریکا چنین گفته است:”به من هشدار داده شده بود که به گذشته ایرانی ام فکر نکنم. وقتی وارد استادیوم شدم با تشویق حیرت انگیز ایرانیانی که حداکثر استادیوم را پر کرده بودند مواجه شدیم. دیدن این صحنه به هر کسی که ایرانی بود احساسی از غرور می داد و من هم یک ایرانی بودم. وقتی توپ به طرف استیلی رفت٬ می دانستم چه اتفاقی می افتد و وقتی استیلی گل زد٬ نمی دانستم باید چه کار کنم٬ گریه کنم یا هوورا بکشم؟! نشستم و به روبرو خیره شدم. آن روز تمام مردم ایران در کشور از تیم ایران حمایت می کردند و این پیروزی به آنها روحیه داده بود.”

کره جنوبی و یک چهارم نهایی 2002:

افشین قطبی پس از بازی های جام جهانی 1998 به آژاکس آمستردام رفت و مدتی در آنجا مشاور فنی بود٬ سپس مدتی همین کار را در تیم های گالاکسی لس آنجلس٬ kfa کره جنوبی و انجمن فوتبال چین انجام داد. او پس از آشنایی با فوتبال کره جنوبی از سال 2001 همراه با گوس هیدینگ سرمربی تیم ملی کره جنوبی برای آماده کردن تیم این کشور در جام جهانی 2002 به کره رفت. او تحلیل گر فنی گوس هیدینگ بود. افشین قطبی در مورد کارش در جام جهانی 2002 گفته است:”در جام جهانی 2002 من مدل تاکتیکی همه تیم های گروه را در کامپیوتر ساختم و از این طریق تیم و گروه مربیان بازی ها را هدایت می کردم. ” او از ارزش ها و مفاهیم علمی در مربیگری استفاده می کند. تیم کره جنوبی در سال 2002 موفق شد تیم چهارم جام جهانی 2002 شود.

مربی ایرانی الاصل٬ بار دیگر به شرق آسیا بازگشت٬ اما این بار در سمت مربی تیم ملی کره جنوبی و از آن روز ها بود که قطبی در رسانه های ایرانی مطرح و نامش در آن ها درج شد٬ در صورتیکه تا پیش از آن کمتر فوتبال دوست وطنی٬ او را می شناخت.

بیشترین تاثیر بر وی را بورا میلوتینوویچ داشته است. کو آدریانز(سرمربی سابق پورتو) و گاس هیدینک (سرمربی کره جنوبی در سال 2002) نیز در پرورش فکری قطبی تاثیر ویژه ای داشته اند.

بازگشت به ایران …:

در سال 2007 به دنبال دعوت سرپرستان تیم پرسپولیس٬ افشین قطبی پس از سی سال وارد تهران شد و با گروهی فراوان از طرفداران پرسپولیس و مادری که سی سال بود فرزندش را ندیده بود٬ مواجه شد.

او همچنین به عنوان مشاور فنی تیم هایی مانند: آژاکس آمستردام٬ گالاکسی لس آنجلس٬ اومیا آریجای ژاپن٬ kfa کره و انجمن فوتبال چین کار کرده است. قطبی به عنوان مربی٬ با تفکر هجومی شهرت دارد.

به قول خودش فوتبال را با توپ پلاستیکی و روی زمین های آسفالت تهران آغاز کرده بود٬ از زمان نوجوانی به فوتبال علاقه داشت. قطبی گفته است:”فوتبال در روزهای نوجوانی عشق من و راه زندگی من بود. تیم های تاج و پرسپولیس را دوست داشتم و علی پروین و ناصر حجازی بازیکنان محبوب من بودند.”

وی هم اکنون مربی تیم ملی یران است.

منبع:بیوگرافی افشین قطبی

بیوگرافی افشین قطبی

بیوگرافی مسعود فراستی و همسرش

 

بیوگرافی مسعود فراستی

مسعود فراستی متولد 19 فروردین 1330 در تهران، منتقد می باشد

فارغ التحصیل لیسانس فلسلفه و نمایش از دانشگاه بولونیا ایتالیا، لیسانس هنرهای تجسمی از دانشسرای هنرهای زیبای فرانسه و لیسانس اقتصاد سیاسی از دانشگاه پاریس می باشد

از خارج تا اعدام

آقای فراستنی بعد از سالها زندگی در خارج اسفند 1357 در 27 سالگی به ایران بازگشت و در ایران عضو یک گروه سیاسی کمونیست و سخنگوی انشعاب مائویستی حزب توده بود که دستگیر و به اعدام محکوم شد

او اما عضو توابین شد و بعد از توبه کردن توانست آزاد شود

شروع به نوشتن

بصورت جدی از سال 1366 وقتی 36 ساله بود با نوشتن در نشریه هفتگی سروش کارش را شروع کرد، می گوید این تجربه نوشتن از 17 سالگی شروع می شود که بصورت غیرحرفه ای آن موقع آغاز کرده بودم که در سروش ادامه دادم
آشنایی با آوینی

در سال 1369 با شهید مرتضی آوینی آشنا شد و با نقد فیلم هامون در مجله سوره شروع بکار کرد و تا سال 1371 آنجا بود و سپس بعنوان سردبیر فصلنامه نقد سینما شد

تدریس در فرانسه تا ایران

فراستی می گوید در فرانسه تدریس کرده و از سال 1369 در دانشکده های سوره، سینما تئاتر، باغ فردوس، کارگاه نقد فیلم حوزه هنری، فرهنگسرای ارسباران و پایداری و … تدریس می کند

شروع به کارگردانی

اولین برنامه تلویزیونی را در سال 1369 به نام سینمای کمدی ساختم

سپس مجموعه های گفتگو با سینما، دست به نقد، سینما جشنواره، سینما جنگ را برای تلویزیون ساختم و در نهایت منتقد برنامه هفت شدم

موسس انجمن منتقدان

فراستی از جمله موسسین انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی بود و تا سال 1378 در انجمن فعالیت داشت

ترجمه کتب تخصصی

استاد فراستی تابحال 22 عنوان کتاب نوشته و ترجمه کرده است

اولین کتابم ترجمه سینمای کمدی و بیان فردی از کامینسکی و سپس ترجمه کتاب فانوس خیال از اینگمار برگمان را برای انتشارات سروش در آوردم

سپس کتاب های دیگری چون؛ نقد چیست، منتقد کیست، اسطوره جان فورد، کارناوال فلینی، افسانه چاپلین، کوروساوا سامورای سینما و … را نوشتم

 

بیوگرافی مسعود فراستی

ازدواج اول و دوم

در یکی از برنامه های هفت تهمینه میلانی در حالی به فراستی گفت شما هیچی از زنان نمی دانید که فریدون جیرانی مجری برنامه به شوخی گفت مسعود دو تا زن گرفته مگر میشود هیچی از زنان نفهمد
ماجرای لو رفتن همسر دوم

سبک گفتار و نگرش فکری مسعود فراستی و بهروز افخمی شباهت زیادی به هم دارد، مرجان شیرمحمدی همسر بهروز افخمی فروردین ماه با انتشار عکس بالا از همسر آقای فراستی رونمایی کرد

بعد از جنجال گسترده از انتقاد مردم به گفتار فراستی و سبک زندگی شخصی او، خانوم شیرمحمدی از این عکس به دروغ 13 یاد کرد !

کافه داری

استاد فراستی یک کافه در مهر شهر کرج دارد و می گوید برنامه نقد و کلاس های خود را در آنجا در کنار تهیه قهوه، تی کشیدن و تمیز کردن میزها ادامه می دهد

گلزار : فراستی به درد نخور است

محمدرضا گلزار می گوید به نظرم آقای فراستی به درد نخورترین آدم سینمای ایران هست که هیچ قدم مثبتی در سینمای ما برنداشته است

منبع:بیوگرافی مسعود فراستی

بیوگرافی مسعود فراستی

بیوگرافی پژمان جمشیدی و همسرش

 

بیوگرافی پژمان جمشیدی

پژمان جمشیدی متولد ۱۰ شهریور ۱۳۵۶ در تهران، بازیگر است

دانشجوی انصرافی لیسانس رشته عمران با ۱۱۰ واحد می باشد، فوتبالیست حرفه ای بود، یک برادر بزرگتر از خود بنام هومن متولد ۵۳ و یک خواهر کوچکتر از خود بنام مامک متولد سال ۶۱ را دارد.
خانواده

پدر و مادرم فرهنگی بودند

مادرم معلم دبستان و پدرم دبیر زیست شناسی و زمین شناسی دبیرستان بود. پدرم فوق لیسانس زمین شناسی و لیسانس تربیت بدنی بود اینکه می گویم مال سال ۱۳۴۰ است

علاقه به فوتبال و سنگ نوردی

از زمانی که دست چپ و راستم را شناختم عاشق توپ پلاستیکی شدم و دنبال فوتبال رفتم، همیشه از من می پرسند فوتبال را از کی شروع کردم اما واقعا نمی دانم

من دیپلم سنگ نوردی هم دارم اما آنقدر عاشق فوتبال بودم که ورزش های دیگر در کنار فوتبال قرار می گرفت.
کشف استعداد

اول راهنمایی بودم که یک معلم ورزش داشتیم آن زمان که مدرسه فوتبال وجود نداشت، یک روز گفت یک پوشه و عکس و یک برگه کپی از شناسنامه و ۱۵۰ تا تک تومانی بیاورید که به تیم آموزشگاهی بروید همین کار را کردم و از همان جا فوتبال حرفه‌ ای ام آغاز شد

آموزشگاه فوتبال + حضور حرفه ای

بغل پا زدن و خیلی از تکنیک‌ ها را مدرسه فوتبال یاد گرفتم

از همین کار آموزشگاهی به تیم باشگاهی رفتم، عضو تیم نوجوانان دارایی تهران شدم و پایم به تیم‌ ها باز شد. از همان سالی که در تیم دارایی سال ۱۳۷۴ بازی کردم به تیم ملی نوجوانان هم دعوت شدم

باشگاه های حرفه ای

جمشیدی در سال ۱۳۷۶ به جوانان باشگاه کشاورز پیوست

سپس به تیم سایپا دعوت شد او با درخشش های که داشت به ولفسبورگ آلمان هم دعوت شد اما بخاطر پیروزی قید حضور در آن تیم را زد و با قرار داد ۱۴ میلیون تومان در سال ۱۳۷۹ وارد تیم پرسپولیس شد
عشق و عاشق + رها کردن دانشگاه

من کلا معماری را بیشتر دوست داشتم، اصلا هم مدرکم را نگرفتم

سال آخر مشکلاتی با دانشگاه پیدا کردم و سنوات ندادند و باید دو ترم دیگر می‌ خواندم من ۱۱۵ واحد پاس کرده بودم که دیگر دانشگاه را رها کردم، آن زمان اوج فوتبالم بود و در پرسپولیس حضور داشتم

اتفاقا یک روز رفتم پیش خانم فائزه‌ هاشمی‌ رفسنجانی و او نامه‌ای به من داد که یک ترم دیگر بخوانم و مدرکم را بگیرم اما مشکلی داشتم در عالم بچگی، درگیر بحث عشق و عاشقی شده بودم و اصلا روی نامه اقدامی ‌نکردم

حضور در دربی ها

سایپا بهترین روزهای فوتبالی‌ ام بود که برای تیم ملی امید و بزرگسالان انتخاب شدم

اما پرسپولیس هم فوق‌ العاده بود، خصوصا قهرمانی‌ ای که داشتیم. هر بازی‌ ای که می‌ بردیم به خاطر هواداران کلی خوشحال می‌ شدیم

من و داوود فنایی، حامد کاویانپور و بهنام ابوالقاسم پور بیشتر با هم بودیم و هم اتاق می‌ شدیم، هشت تا دربی حضور داشتم که یکی را بردیم، دو تا باختیم و پنج تایش مساوی شد

تعداد بازی های ملی

من می‌ گویم بیست و یکی، عادل فردوسی‌ پور می‌ گوید ۱۴ تا و فدراسیون هم می‌ گوید ۱۹ تا (با خنده) اما خیلی هم فرق نمی‌ کند و این تفاوت چیز عجیب و غریبی نیست

یک بازی ملی هم افتخار کردن دارد

خداحافظی از فوتبال

سال ۹۰ عطای بازی کردن را به لقایش بخشیدم و رفتم دو سال هم در تیم پاراگ مربیگری کردم و قهرمان جام حذفی تهران شدیم بعد که بحث بازیگری پیش آمد و دیگر کلا از فوتبال دور شد

آشنایی با پیمان قاسم خوانی

من سال ۸۱ در مراسمی با خانم بهاره رهنما آشنا شدم و همیشه دوست داشتم پیمان همسر سابقش را ببینم چند مصاحبه از او خواندم و به نظرم آدم جذابی آمد

خانم رهنما گفت شوهرم پرسپولیسی است و یک شب شام من را به منزل شان دعوت کرد. من و پیمان خیلی دوست شدیم با هم به فوتبال می رفتیم و فوتبال می دیدیم بیشتر بحث های ما آن زمان فوتبالی بود

 

بیوگرافی پژمان جمشیدی

 

طرح سریال پژمان + نحوه ورود به بازیگری

زمانی که بازی می‌ کردم وقتی به سوپرمارکت می‌ رفتم فروشنده اصلا نمی‌ گذاشت دست به هیچ چیزی بزنم و خودش همه چیز را می‌ آورد اما وقتی فوتبالم تمام شد دیگر به من محل نمی‌ گذاشت و خودم باید همه چیز را برمی‌ داشتم، این برایم کمدی جالبی بود

یا وقتی به بانک می‌ رفتم اصلا نوبت و این حرفها نبود و سریع کارم انجام می‌ شد اما بعد از فوتبالم به بانک رفتم و دو ساعت نشستم، کسی هم من را نشناخت و چکم هم برگشت خورد، اما وقتی از بانک آمدم بیرون دو نفر آمدند و با من عکس انداختند. اینها را به پیمان قاسم‌ خانی می‌ گفتم که او می‌ گفت از اینها یک خط بنویس، طرحش را پیمان نوشت و قرار شد عید ۹۱ آن را بسازند که نرسید به سال بعدش موکول شد

سه هفته تا بازیگری

پیمان گفته بود فقط در صورتی فیلمنامه سریال پژمان را می نویسد که یک فوتبالیست بازی کند دوباره گفت دوست داری خودت بازی کنی ؟! چند روز مهلت خواستم برای فکر کردن …

پیمان گفت به من اعتماد کن و من قبول کردم از زمانی که بازی در سریال را پذیرفتم تا شروع تصویربرداری، سه هفته طول کشید بنابراین زمان کافی برای آموزش بازیگری و کمک گرفتن از کسی نداشتم

منبع:بیوگرافی پژمان جمشیدی

بیوگرافی پژمان جمشیدی

بیوگرافی بیژن بنفشه خواه

بیژن بنفشه‌ خواه متولد 1 فروردین سال ۱۳۵۲است. وی هنرپیشه ایرانی مجموعه‌ های طنز تلویزیونی و فیلم‌ های سینمایی می باشد. بیژن در مجموعه‌ های طنز “این چند نفر”، “بدون شرح”، “مرد دو هزارچهره”، “قهوه تلخ”، “ساختمان پزشکان”، “خانه اجاره‌ ای” و “راه طولانی” به ایفای نقش پرداخته است.

در زندگینامه ی بیژن بنفشه خواه اینگونه آمده است که : بیژن بنفشه خواه اول فروردین سال ۱۳۵۲ در تهران متولد شد. همبازی دوران کودکیش برادرش بود که همش در حال شلوغ کردن و شیطنت بودند. در عین پر شر و شوری بسیار بانمک و جذاب بود و کمتر مایه آزار و اذیت کسی میشد. پدرش رضا بنفشه خواه از هنرمندان قدیمی و مادرش خانم نیکی زاده رهبر دبیر بازنشسته آموزش و پرورش است.

بیژن بنفشه‌ خواه از سال ۷۳ وارد عرصه بازیگری شد. رضا بنفشه خواه پدرش فوق العاده حساس و زودرنج است، اما خودش با پدر از این بابت کمی تا قسمتی فرق دارد. بیژن زیاد به آینده حرفه ای و شغل بازیگری امیدوار نیست و همیشه نگران آینده اش است. با آنکه چهل و چهار سال از عمرش گذشته، اما همچنان کودک درونش شاد و سرزنده حضور دارد. مادر بیژن فوق دیپلم ادبی دارد.

بیژن بنفشه‌ خواه ایفاگر نقش های طنز بوده، البته نقش جدی هم بازی کرده است، ولی نقش های جدی کمتری از نقش های کمدی اش بوده است. او می گوید: “جالب است بدانید من برای اولین بار به دلیل مسائل مالی به این سمت سوق پیدا کردم. در ابتدای ورودم به دانشگاه به دلیل هزینه های بالای دانشگاه در یک کار کمدی تست دادم و قبول شدم و از آن سال به بعد دیگر در ژانر طنز باقی ماندم”.

بیژن بنفشه‌ خواه بسیار آدم آرامی است. اطرافیانش معتقدند او بسیار مهربان و دلسوز است. دو برادر به نام های هژیر و پژمان دارد که اولی از او بزرگتر و دومی کوچکتر می باشد.بیژن، سروش صحت را خیلی قبول دارد و از کار کردن با او لذت می برد و صحت را جزو بهترین کارگردانان میداند. مدتی کافی شاپ داشت، ولی چون به کارهای بازیگری اش نمی رسید آن را تعطیل کرد.

 

 

بیوگرافی بیژن بنفشه خواه

بیژن بنفشه‌ خواه و همسرش
کارهای سینمایی خیلی کم به بیژن بنفشه‌ خواه پیشنهاد می شود، اما دوست دارد در سینما هم فعالیت داشته باشد. او سال ۸۸ ازدواج کرد و دو فرزند دارد. همسرش از دوستان لیلی رشیدی است. از مشورت با همسرش همیشه اظهار رضایت میکند. با مهران غفوریان و رضا داوود نژاد رابطه خانوادگی و صمیمانه دارد. بسیار طناز و دوست داشتنی و بامزه است. زیاد سررشته ای در آشپزی ندارد. غذاهای شمالی را مثل باقالاقاتوق، میرزاقاسمی، ماهی دودی و… را خیلی دوست دارد و از میان غذاهای شمالی مرغ ترش را دوست ندارد. او همیشه قدردان زحمات پدر و مادرش است.

بیژن بنفشه‌ خواه سر یکی از مجموعه طنز با مدیر تولید آن مشکل پیدا کرد. وی موسیقی را خیلی دوست داشته، اما سازی را نمی تواند بنوازد. خیلی دوست داشت زبان انگلیسی را فرا می گرفت که این اتفاق نیفتاد. اگر نقشی را دوست نداشته باشد حتماً باید بابت آن دستمزد خوبی بگیرد وگرنه در آن حضور پیدا نمی کند. او در هر کاری بازی نمی کند. او عاشق زندگی و همسرش است و در کارش، کسب درآمد حلال برایش اهمیت خاصی دارد. همیشه از ته دل می خندد. با پدر و مادرش خیلی رفیق و نزدیک است. بیژن یکی از بهترین بازی هایش را در “مرد دو هزار چهره” ایفا کرده که در نقش کمک خلبان می باشد. از همان اول هم پدرش مرتب به او توصیه میکرد که بازیگری حرفه و شغل اصلی اش نباشد. بیژن بنفشه‌ خواه اولین کاری که در عرصه بازیگری انجام داد یک تئاتر عروسکی بود به کارگردانی بهروز غریب پور. برای “جنگ ۳۹” هم تست داد و کارگردان آن داریوش کاردان بود و در تست هم پذیرفته شد. بازی در کارهای طنز و جدی را به یک اندازه دوست دارد.

بیژن بنفشه‌ خواه نقش بی خودی الملک در سریال “قهوه تلخ” هم از کارهای قابل قبول اوست. بیژن بنفشه‌ خواه کمی دیر ازدواج کرده که یکی از دلایلش شاید نداشتن امنیت شغلی بود.
بیژن بنفشه‌ خواه تا به حال در مجموعه های تلویزیونی لیسانسه ها، شهرک جیم، سه شو (مجری)، مسابقه ستاره بیست (مجری)، حالت خاص، سر به راه، دست نزن جیزه، روزهای بد، به‌ در، پژمان، دزد و پلیس، سهمی برای دوست، راه طولانی، خانه اجاره‌ ای – سری اول، ساختمان پزشکان، قهوه تلخ، مرد دوهزارچهره، پنهان-اما آشکار،
طلاق در وقت اضافه، پیامک از دیار باقی، آرزوهای شیرین، تله‌ فیلم “تعطیلات پردردسر”، اکسیژن، باغچه مینو، زیر آسمان شهر – سری سوم مهمان، بدون شرح، طبقه وسط، کلبه سپید، کارگردان تلویزیونی: “بیژن صمصامی”، آبدار شاه، گلهای ۷۸، حرف تو حرف، این چند نفر ،عید آن سال‌ ها، ایستگاه ۷۷، گلهای ۷۶ ، نوروز ۷۵ ، دزدان مادربزرگ، آخرین ستاره شب، لبخند سوم، همسران، بازیگر مهمان،جُنگ ۳۹، پسر بابا، پیک سپید شادی و… ایفای نقش کرده است.
بیژن بنفشه‌ خواه از همان نسل اولی های طنز کار تلویزیون به حساب می آید و این ژانر را با کارگردان های مختلف در شرایط مختلف تلویزیون تجربه کرده است. دغدغه اش کارگردانی نیست. حرف های خیلی بامزه و جذابی می زند و از در کنارش بودن احساس خوشایندی به طرف مقابل دست می دهد. مهربانی اش حد و اندازه ندارد.

فیلم‌ های بیژن بنفشه‌ خواه

رقص شیطان (۱۳۷۹)

از ما بهترون (۱۳۸۹)

وفا ۲۰۱۲ (۱۳۹۰)

منبع:بیوگرافی بیژن بنفشه خواه

بیوگرافی بیژن بنفشه خواه

بیوگرافی حسام منظور

بدون دیدگاه

بیوگرافی حسام منظور بازیگر

بیوگرافی حسام منظور

حسام منظور متولد 18 آذر 1359 در تهران، بازیگر است

فارغ التحصیل فوق لیسانس کارگردانی از دانشگاه تربیت مدرس می باشد، از بازیگران صاحب نام تئاتر است که کارگردانی نیز می کند و مدرس بازیگری هم می باشد

در این مطلب بیوگرافی حسام منظور را می خوانید
شروع فعالیت

فعالیت خود را از سال 1382 وقتی 23 ساله بود بصورت جدی از نمایش خوان هشتم به کارگردانی محمد مسعود طیبی در کانون مفتح شروع کرد

بازیگر مرد سال تئاتر

در سال 1388 برای نمایش مکبث کاندیدای دریافت بهترین بازیگر مرد سال بود اما در نهایت سال 1395 برای نمایش اودیسه جایزه بهترین بازیگر مرد سال را گرفت

تاسس کلوپ

آقای منظور تجربه خود در بازیگری را در قالب تاسیس یه موسسه ای بنام کلوپ بازیگری با پذیرش هنرجه به آنها منتقل می کند، او خود کارگردانی تئاتر هم انجام می دهد

در این آموزشگاه کلاس بازیگری مقدماتی، پیشرفته و بدن و بیان برگزار می شود

ورود به سینما

جدی ترین حضور وی در سینما با فیلم تلفن همراه رییس جمهور در سال 1390 شروع شد و در سال 1396 این تجربه با فیلم ربوده شده تکرار شد

بازی در تلویزیون

حسام خان منظور در سال 96 اولین تجربه خود در سریال تلویزیونی را بدست آورد

او در سریال بانوی عمارت یکی از نقش های مهم را برعهده دارد که میتواند روی آینده هنری وی در تلویزیون و فیلم های تاریخی اثر گذار باشد

ازدواج

بیوگرافی حسام منظور

آقای منظور هنوز ازدواج نکرده و مجرد می باشد
انتقاد از وضعیت تئاتر

وضعیت تئاتر امروز ایران فاجعه بار است و من همه رو بخاطر مدیریت می بینم، همه جای دنیا هنرمندان تئاتر کار می کنند و پول می گیرند ولی در ایران برعکس ما به دولت پول میدهیم

این در شان کشور ما نیست، ما به دولت امید رای دادیم اما متاسفانه همان سیاست های دولت قبلی را در تئاتر ادامه می دهد.

منبع:بیوگرافی حسام منظور

بیوگرافی حسام منظور

بیوگرافی اکبر عبدی

بدون دیدگاه

بیوگرافی اکبر عبدی

 

بیوگرافی اکبر عبدی

نام :اکبر
نام خانوادگی :عبدی آقاباقر
تاریخ تولد :1339/6/4
محل تولد :تهران
محل زندگی :تهران
تحصیلات :دیپلم
تاهل :متاهلاکبر عبدی

فرزندان:المیرا عبدی
—————————————–
اکبر عبدی 4 شهریور سال 1339 از پدر و مادری اردبیلی در تهران محله نازی آباد به دنیا آمد.
او یک دختر به نام المیرا دارد.
المیرا عبدی در ادامه مسیر پدر وارد دنیای بازیگری شده و در اولین تجربه سینمایی حرفه ای خود در فیلم یکی برای همه در نقش فرزند دختر پدرش اکبر عبدی ظاهر شد.

اکبر عبدی پس از دریافت مدرک دیپلم از سال 1358 با نمایش های آماتوری فعالیت هنری اش را آغاز کرد و سپس در سال 1362 به تلویزیون رفت و در مجموعه محله بروبیا (داریوش مؤدبیان، 1363) و بازم مدرسه ام دیر شد (1365) خود را به عنوان بازیگری مستعد خلاق شناساند.
عبدی با جنجال بزرگ خود را به عنوان بازیگر نقش های کمیک شناساند. جنجال بزرگ 6 سال پس از تولید به نمایش عمومی درآمد و عبدی در آن فاصله در فیلم های مردی که موش شد، اجاره نشین ها، گراند سینما و ای ایران بازی کرد، که نقش او در همه این فیلم ها کمدی بود.

او بیشتر در نقش های کمدی بازی می کند و فیزیک بدنی خاص و صورت وی امکان گریم و ساختن چهره های گوناگون مانند نوجوانان و زنان را به وی می دهد.
عبدی در اجاره نشین ها، ای ایران، مادر و دلشدگان (علی حاتمی) و هنرپیشه قابلیت های خود را در ایفای نقش های متنوع کمدی اثبات کرد. همین قابلیت موجب شد که عبدی در سفر جادویی هم نقش کودکی خود را ایفا کند و هم نقش میانسالی اش را، همینطور در آدم برفی در دو نقش مردانه و زنانه توانایی هایش را نشان داد.
اکبر عبدی در سال 1368 برای بازی در فیلم مادر ساخته علی حاتمی برنده سیمرغ بلورین نقش دوم مرد از هجدهمین جشنواره فیلم فجر شد.

 


فیلم شناسی

کارهای سینمایی اکبر عبدی

1392 خواب زده ها
1392 یکی برای همه
1391 عملیات مهد کودک
1391 شاباش
1390 پس کوچه های شمرون
1390 بچگیتو فراموش نکن
1390 تلفن همراه رئیس جمهور
1390 جابجا
1389 اخراجی ها 3
1389 مصادره
1388 شرط اول
1388 زمهریر
1388 افراطی ها
1387 چشمک
1387 اخراجی ها 2
1387 کیش و مات
1387 در شب عروسی
1387 دلداده
1387 نظام از راست
1386 کلاغ پر
1386 مظفرنامه
1385 اخراجی ها
1385 قاعدهٔ بازی
1385 گوشواره
1385 هدف اصلی
1381 کفش های جیرجیرک دار
1380 تارزن و تارزان
1380 نان و عشق و موتور 1000
1379 علی و دنی
1378 دارا و ندار
1377 جنگجوی پیروز
1377 چشم عقاب
1376 بدلکاران
1376 پنجه در خاک
1375 شب روباه
1375 عشق گمشده
1374 پاکباخته
1374 مرد آفتابی
1374 یک داستان واقعی
1373 آدم برفی
1373 آرزوی بزرگ
1373 آقای شانس
1373 تحفه هندی
1373 رویای نیمه شب تابستان
1373 سفر بخیر
1372 روز فرشته
1371 هنرپیشه
1370 دلشدگان
1370 سیرک بزرگ
1370 مدرسهٔ پیرمردها
1370 ناصرالدین شاه آکتور سینما
1369 در آرزوی ازدواج
1369 سفر جادویی
1368 ای ایران
1368 دزد عروسک ها
1368 ریحانه
1368 مادر
1367 گراند سینما
1366 غریبه
1365 اجاره نشین ها
1365 مأموریت
1364 مردی که موش شد
1363 جنجال بزرگ

 

بیوگرافی اکبر عبدی

مجموعه های تلویزیونی اکبر عبدی

1393 معراجی ها
1392 بچه های نسبتاً بد
1392 اولین انتخاب
1391 تله فیلم داستان عوضی
1390 شوق پرواز
1390 بیدار باش
1390 تله فیلم خسیس
1388 سالهای مشروطه
1382-1388 در چشم باد
1386-1387 پاتوق
1385-1386 گل یا پوچ
1385 جابربن حیان
1381 معصومیت از دست رفته
1381 زیر آسمان شهر – سری سوم
1379 آبدار شاه
1379 به همین سادگی
1377 هتل پیاده رو
1377 راه سوم
1377 زیر بازارچه
1377 گل منگلی
1377 به سوی افتخار
1375 خاله خانم
1374 آخرین ستاره شب
1370-1372 مش خیرالله صندوقچه اسرار
1370 هزار برگ و هزار رنگ
1370 وزیر مختار
1370 امام علی
1368 سلامتی چه خوبه
1368 چراغ خانه
1367 خانواده عجیب
1366 تله تئاتر باجناقها
1364 طنزآوران جهان
1363 بازم مدرسه دیر شد
1363 محله بهداشت
1363 بازم مدرسه دیر شد
1361 محله برو بیا
1360 مثل آباد
1360 تله تئاتر سنجابها
جوایز اکبر عبدی

اکبر عبدی در سال 1368 برای بازی در فیلم مادر ساخته علی حاتمی برنده سیمرغ بلورین نقش دوم مرد از هشتمین جشنواره فیلم فجر شد.
وی همچنین برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از سی امین جشنواره بین المللی فجر برای نقش آفرینی در فیلم خوابم می آد ساخته رضا عطاران می باشد.

منبع:بیوگرافی اکبر عبدی

بیوگرافی اکبر عبدی

بیوگرافی مریم میرزاخانی

مریم میرزاخانی، پروفسور و نابغه‌ی ایرانی دنیای ریاضیات، استاد دانشگاه‌های پرینستون و استنفورد بود که در سال ۱۳۹۳ موفق به کسب مدال طلای فیلدز شد.

مریم میرزاخانی در ۱۳ اردیبهشت ۱۳۵۶ در تهران متولد شد. پدرش، احمد میرزاخانی، مهندس الکترونیک و رئیس هیئت‌مدیره‌ی سازمان آموزشی نیکوکاری رعد بود. میرزاخانی، پس از اتمام دوره‌ی دبستان خود، وارد مدرسه‌ی فرزانگان تهران (استعدادهای درخشان – سمپاد) شد و دوره‌‌ی دبیرستان خود را نیز در همین مدرسه به پایان برد.

مریم میرزاخانی در دوران کودکی بیش از آنکه به ریاضیات بیاندیشد، رؤیای نویسنده‌شدن را در سر می‌پروراند. هیجان‌انگیزترین سرگرمی‌ او خواندن رمان‌های مختلف بود. مریم میرزاخوانی سه خواهر و برادر هم داشت و والدین‌شان بیشتر از آنکه آن‌ها را به خاطر درس تحت‌فشار بگذارند، آرزو داشتند تا وارد عرصه‌هایی باارزش و رضایت‌بخش شوند. برادر بزرگ مریم میرزاخانی، کسی بود که عشق به دروس ریاضی و علوم را در او بیدار کرد.

با اتمام دوره‌ی دبستان، جنگ ایران هم به پایان رسیده و بدین ترتیب فضای آموزشی آرام‌تری نیز بر کشور حاکم شده بود. مریم میرزاخانی در نخستین هفته‌ از دوره‌ی دبیرستان با رؤیا بهشتی آشنا شد و دوستی آن‌ها تا سال‌ها بعد ادامه پیدا کرد. میرزاخانی، همواره رؤیا بهشتی را دوستی خوب می‌دانست؛ دوستی که به او کمک می‌کرد تا انگیزه‌هایش را حفظ کند.

دبیرستانی که مریم میرزاخانی در آن تحصیل کرده است، نزدیک به چندین کتاب‌فروشی واقع‌شده بود؛ از این رو یکی از بزرگ‌ترین لذت‌های میرزاخانی و دوست صمیمی او، پرسه زدن در کتاب‌فروشی‌ها بعد از مدرسه و خرید کتاب‌هایی بود که به‌صورت اتفاقی به آن‌ها برمی‌خوردند. مریم میرزاخانی، بعدها مدیر دبیرستان خود را به‌عنوان یکی از اثرگذارترین افراد در موفقیت‌های خود ذکر کرد؛ چرا که او تمام تلاشش را می‌کرد تا دانش آموزان مدرسه، از همان امکانات و فرصت‌هایی برخوردار باشند که پسران بودند.

مدال طلای المپیاد ریاضی
مریم میرزاخانی در سال سوم دبیرستان (۱۳۷۳) پس از دریافت مدال طلای المپیاد ریاضی کشوری، با کسب ۴۱ امتیاز مدال طلای المپیاد جهانی ریاضی هنگ‌کنگ را از آن خود کرد و یک سال بعد، توانست با کسب ۴۲ امتیاز یعنی نمره‌ی کامل، بار دیگر مدال طلای المپیاد جهانی ریاضی را که این بار در کشور کانادا برگزار می‌شد، از آن خود کند. به‌ این‌ ترتیب او نخستین دختری بود که توانست مدال طلای المپیاد جهانی ریاضی را از آن خود کند و نخستین فردی بود که در المپیاد نمره‌ی کامل را دریافت کرد.

در اسفند سال ۱۳۷۶، اتوبوسی که حامل دانشجویان ریاضی شرکت‌کننده در بیست و دومین دوره‌ی مسابقات ریاضی دانشجویی اهواز بود، در راه برگشت به تهران، به دره سقوط کرد. در این حادثه شش تن از استعدادهای درخشان ریاضی ایران جان خود را از دست دادند که آرمان بهرامیان و رضا صادقی، دیگر مدال‌آوران المپیاد جهانی ریاضی بین آنان بودند. مریم میرزاخانی از جمله دانشجویانی بود که از این حادثه نجات پیدا کرد.

تحصیلات دانشگاهی
مریم میرزاخانی، پس از اتمام دوران دبیرستان، وارد دانشگاه صنعتی شریف شد. او برای انتخاب رشته‌ی دانشگاهی‌اش هیچ شکی نداشت و مطمئن بود که نمی‌خواهد طبق انتظارها، رشته‌ی مهندسی برق را برگزیند. مریم میرزاخانی عاشق ریاضی بود و بین گرایش‌های مختلف ریاضیات دانشگاهی، به ریاضی محض تمایل بیشتری داشت. او مدرک کارشناسی ارشد خود را در سال ۱۳۷۸ در رشته‌ی ریاضی از این دانشگاه دریافت کرد. پس‌ از آن برای ادامه‌ی تحصیلاتش به آمریکا رفت و وارد دانشگاه هاروارد شد. او در سال ۱۳۸۳، دکترای ریاضی خود را زیر نظر پروفسور کرتیس مک مولن دریافت کرد و بلافاصله به‌عنوان محقق در مؤسسه‌ی ریاضیات کلی و به‌عنوان پروفسور ریاضی در دانشگاه پرینستون آمریکا مشغول به کار شد. پس از چهار سال و ارتقاء از درجه‌ی استادیاری، در سال ۱۳۸۷، او به‌عنوان استاد تمام در دانشگاه استنفورد مشغول به تدریس شد.
فعالیت‌های تحقیقاتی
مریم میرزاخانی در سال ۱۳۷۸، با پیشنهاد محاسبه‌ی عمق حلقه‌های ترسیم‌شده روی سطوح هذلولی، بهترین راه‌حل مشکلی که ریاضیدانان سال‌ها در پی حل آن بودند، یعنی یافتن راهی عملی و کاربردی برای حساب کردن حجم فرم‌های هندسی هذلولی، چشم‌ها را به خود خیره کرد. او معتقد بود که جهان از قوانین هندسه‌ی هذلولی پیروی می‌کند؛ به همین علت برای محاسبه‌ی اشکالی که فرم هندسی مرتبی ندارند، می‌توان با رسم حلقه‌هایی روی سطوح آن‌ها، حجم دقیق آن‌ها را حساب کرد. این روش، اثبات جدیدی برای تئوری‌های ادوارد ویتن و ماکسیم کنتسویچ در مورد تعداد نقاط متقاطع سطوح پیمانه‌ای در فضاهای هندسی هذلولی به شمار می‌آمد.

در سال ۱۳۸۴، مجله‌ی پاپیولار ساینس آمریکا او را به‌عنوان یکی از ۱۰ ذهن برتر جوان جهان برگزید و در سال ۱۳۸۸ انجمن ریاضی آمریکا، جایزه‌ی بلومنتال را به‌پاس دستاوردهای او در علم ریاضی، به او تقدیم کرد و دلایل اعطای این جایزه را خلاقیت بی‌نظیر و رساله‌ی دکترای نوآورانه‌ی او دانست.

می‌توان گفت که کار مریم میرزاخانی روی مطالعه سطوح هذلولی با استفاده از فضاهای پیمانه‌ای متمرکز بود. فضای هذلولوی، در مقابل فضای اقلیدسی قرار دارد که معتقد است تنها و تنها یک خط موازی با یک خط مشخص می‌تواند از یک نقطه‌ی ثابت عبور کند. در فضای هذلولی غیر اقلیدسی، تعداد بی‌شماری از خطوط موازی می‌توانند از یک نقطه ثابت عبور کند. مجموع زاویه‌های یک مثلث در فضای هذلولی کمتر از ۱۸۰ درجه است. در چنین فضایی منحنی، کوتاه‌ترین مسیر بین دونقطه به‌عنوان ژئودزیک شناخته می‌شود. تحقیقات میرزاخانی شامل محاسبه انواع خاصی از ژئودزیک، به نام ژئودزیک بسته‌ی ساده روی سطوح هذلولوی بود.

در سال ۱۳۸۹، مریم میرزاخانی توانست نظریه‌ی شار زلزله ویلیام ترستن را روی فضای تایشمولر به اثبات برساند. شار زلزله برای مدت‌ها به‌عنوان مسئله‌ای بی‌پاسخ در ریاضی شناخته می‌شد.

در سال ۱۳۹۳، مریم میرزاخانی به همراه الکس اسکین و امیر محمدی، ثابت کرد که ژئودزیکهای مختلط و بستارهای آن‌ها، برخلاف آنچه گفته می‌شود، نامنظم یا فرکتال نیستند؛ بلکه به طرز شگفت‌انگیزی منظم‌اند. آن‌ها ثابت کردند که بستارهای ژئودزیک مختلط، خاصیت جبری دارند و می‌توانند به‌صورت چندجمله‌ای تعریف شوند، به همین دلیل غیر منعطف‌اند. این نتایج شبیه به نظریات مارینا راتنر در دهه ۱۹۹۰ میلادی بود.
زندگی خصوصی
مریم میرزاخانی در سال ۱۳۸۴ با یان وندارک، استاد و دانشیار ریاضی دانشگاه استنفورد و پژوهشگر علوم کامپیوتر مرکز تحقیقاتی آی‌بی‌ام ازدواج کرد. آن‌ها صاحب یک دختر به نام آناهیتا شدند.

جایزه‌ی فیلدز
مریم میرزاخانی در سال ۱۳۹۳ به سبب تحقیقاتش، برنده جایزه‌ی فیلدز شد. جایزه‌ی فیلدز معتبرترین نشان علمی ریاضیات است که هر چهار سال یک‌بار به برترین دانشمندان علم ریاضی زیر ۴۰ سال اعطا می‌شود. میرزاخانی نخستین زنی بود که در جهان موفق به دریافت این جایزه شد. در آن زمان او ۳۷ سال داشت. در پی دریافت این جایزه، حسن روحانی رئیس‌ جمهور ایران و دکتر فرجی دانا وزیر وقت علوم ایران، این موفقیت را به او تبریک گفتند.

بیوگرافی مریم میرزاخانی

سایر جوایز و افتخارات مریم میرزاخانی

جایزه‌ی افتخاری دانشگاه هاروارد در سال ۲۰۰۳
جایزه‌ی برترین فارغ‌التحصیلان دانشگاه هاروارد در سال ۲۰۰۳
جایزه‌ی پژوهشگر برتر مؤسسه‌ی Clay Mathematics Institute در سال ۲۰۰۴
جایزه‌ی ای‌ام‌اس بلومنتال (AMS Blumenthal Award) در سال ۲۰۰۹
دعوت به کنگره‌ی بین‌المللی ریاضیدانان در سال ۲۰۱۰ و سخنرانی در مورد توپولوژی و سیستم‌های دینامیکی و ODE
جایزه‌ی AMS Ruth Lyttle Satter Prize که هر دو سال یک‌بار توسط انجمن ریاضی آمریکا به برترین تحقیقات ریاضی اعطا می‌شود
جایزه‌ی تحقیقاتی کلی در سال ۲۰۱۴
سخنرانی در انجمن بین‌المللی ریاضیدانان در سال ۲۰۱۴
انتخاب به‌عنوان معاون خارجی آکادمی علوم فرانسه در سال ۲۰۱۵
انتخاب و عضویت در انجمن فلسفه‌ی آمریکا در سال ۲۰۱۵
عضویت در آکادمی ملی علوم آمریکا در سال ۲۰۱۶
عضویت در آکادمی علوم و هنر آمریکا در سال ۲۰۱۷
نقل قول‌های ماندگار
زیبایی ریاضیات را با صبر درمی‌یابید.
من فکر نمی‌کنم که همه باید ریاضیدان شوند، ولی معتقدم بیشتر دانشجویان و دانش‌آموزان باید فرصت بیشتری به ریاضیات بدهند.
مهم این نیست که چه مشکلی پیش روی شماست، مهم شیوه‌ای است که شما برای حل مشکلات به‌کار می‌برید.
زندگی فراتر از چیزهایی است که در کلاس یاد می‌گیرید. مهم چیزهایی هستند که به شما انگیزه می‌دهند تا راهتان را در زندگی ادامه دهید.
مسائل ریاضی سرگرم‌کننده‌اند. مثل اینکه بخواهید یک پازل را حل کنید یا یک سری نقاط را به هم وصل کنید تا شکل نهایی خود را نشان بدهند. من حس کردم می‌توانم این کار را انجام بدهم و متوجه شدم که دوست دارم همین کار، مسیر زندگی‌ام باشد.
آخرین پست مریم میرزاخانی در صفحه‌ی شخصی‌اش:

هرچه بیشتر روی ریاضیات وقت گذاشتم، بیشتر هیجان‌زده شدم.

درگذشت
در تیرماه سال ۱۳۹۶، اعلام شد که مریم میرزاخانی به علت سرطان سینه در بیمارستان بستری شده است. او از چهار سال پیش به این بیماری مبتلا بود و این سرطان به مغز استخوان او سرایت کرده بود؛ به همین علت نیز والدینش برای عیادت او به آمریکا رفته بودند. سرانجام در تاریخ ۲۴ تیر سال ۱۳۹۶، مریم میرزاخانی چشم از جهان فروبست.

خبر درگذشت این دانشمند بزرگ ریاضیات در طی یک روز توسط اغلب رسانه‌های بین‌المللی پوشش داده شد. انتشار این خبر در شبکه‌های اجتماعی و واکنش‌های گسترده به این ضایعه‌ی تأثربرانگیز به حدی بود که هشتگ نام مریم میرزاخانی در روز جاری به رتبه‌ی دهم توییتر رسید.

دکتر حسن روحانی، رییس‌جمهور ایران، در پیامی درگذشت مریم میرزاخانی را تسلیت گفت و او را نقطه‌ی عطفی در معرفی همت زنان و جوانان ایرانی دانست. در پیام‌های دیگری نیز محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران؛ محمد فرهادی، وزیر علوم، تحقیقات و فناوری؛ علی‌اکبر صالحی، رئیس کنونی سازمان انرژی اتمی؛ محمود فتوحی، رئیس کنونی دانشگاه صنعتی شریف؛ غلامعلی حداد عادل، رئیس کنونی فرهنگستان زبان و ادب فارسی؛ گری لوئیس، نماینده مقیم سازمان ملل در تهران و فیروز نادری، دانشمند سابق ناسا درگذشت او را تسلیت گفتند.

اتحادیه بین‌المللی انجمن‌های ریاضی جهان با پیشنهاد کمیته زنان انجمن ریاضی ایران، روز تولد این ریاضی‌دان بزرگ در سوم می (۱۳ اردیبهشت) را روزجهانی زن در ریاضیات نام‌گذاری کرد.

منبع:بیوگرافی مریم میرزاخانی

بیوگرافی مریم میرزاخانی